فضای دانشگاههای قبلانقلاب از زبان احمدی نژاد
ساعت 5 بعدازظهر در دانشکده ریاضی قرار داشتیم. وقتی بچه ها شعار دادند و شیشه ها را شکستند، گارد رسید و ما را محاصره کرد. من دویدم و فرار کردم بین درختهای محوطه و از کنار ما رد شدند. 5، 6 دقیقه بعد، وقتی بیرون آمدم یکی از این نیروها مرا دید، کتابهایم را برای بازرسی گرفت، آن موقع ما سال دوم بودیم و مقاومت مصالح داشتیم. کتاب مقاومت مصالح را مقاومت مسلحانه خواند. هرچه می گفتیم، متوجه نمی شد، تا یک نفر دیگر را خدا رساند و اینها را برد و برایشان توضیح داد. به گزارش برنا، محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران، 21آبان سال 1386که در جمع دانشجویان دانشگاه علم صنعت حاضر شده بود،و در بخشی از سخنان خود به تشریح فضای سیاسی دانشگاه ها در زمان قبل و بعد از انقلاب پرداخت که بازخوانی آن در سی امین فجر انقلاب خالی از لطف نخواهد بود. دانشگاه می روی خیلی مراقب باش وی در بخشی از سخنرانی خود با اشاره به فضای فعالیتهای سیاسی و اینکه در این مدت چه تغییراتی حاصل شده است تصریح کرد : روز ثبت نام یکی از آشنایان توصیه می کرد دانشگاه که می روی خیلی مراقب باش از این حرفهایی که در خانه می زنی آنجا نزنی چون حتی لای درختها هم میکروفون گذاشته اند! نه اینکه واقعاً اینطور بود، چنین فضا و ذهنیتی موجود بود. وی تصریح کرد : در قسمتی که الآن بانک ملت دانشگاه قرار دارد، گارد دانشگاه مستقر بود که گروه ویژه ای بودند که آدمهای اختصاصی با هیکلهای قوی، بسیار خشن و نفهم استخدام می شدند و تنها چیزی که می فهمیدند باتوم بود. در همین محل سردر فعلی دانشگاه دو تا قاب لوله ای درست کرده بودند که در دانشگاه شده بود. 40روز انفرادی در انتظار دانشجویان مضنون به فعالیت انقلابی رییس جمهور تصریح کرد : صبحها گاهی که دررا باز می کردند، رییس گارد که سرهنگ "هنری" نام داشت می ایستاد کوچه ای از گاردیها با لباس و باتوم مخصوص هم درست می کرد و به هرکس مشکوک می شدند، بازرسی بدنی می کردند که ته این خط به ساختمان بانک فعلی می رسید و آنجا با تسمه پروانه شروع به زدن می کردند و اگر حرف قانع کننده ای برای اینها نداشت، تحویل ساواک می شد و حداقل 40 روز انفرادی می رفت. بین دانشجویان مبارز، مامور حمل اعلامیه بودم وی با بیان این مطلب که خاطرات خنده داری دارم از برخورد گارد که برای اینکه فضای دانشگاه را متوجه شوید، اشاره می کنم یاد آورشد : من وقتی وارد دانشگاه شدم، جثه درشتی نداشتم و صورتم هم مو نداشت در بین بچه هایی که کار مبارزه را انجام می دادند، من مأمور حمل اعلامیه ها بودم که یک ساک ورزشی هم برای این کار داشتم؛ کمدی داشتیم که قفل رمزی داشت و فقط چند نفر رمز آن را می دانستند. اعلامیه ها را آنجا می گذاشتیم افرادی می آمدند، می بردند و پخش می کردند. احمدی نژاد تصریح کرد : در آن زمان، داشتن و یا پخش اعلامیه 10تا 15سال زندان داشت 8، 7 ماه آن هم در کمیته مشترک ساواک که الآن موزه شده و توصیه می کنم، حتماً از این موزه دیدن کنید، نگهداری می شد که بخشهایی از شکنجه های این کمیته در کتاب احمد احمد یا عزت شاهی آمده است. حمله گارد ویژه به دانشجویان وی خاطرنشان کرد : دوستی داشتیم از بچه های دانشکده که هیکلش درشت تر از من بود که یکی از این صبحها که گارد ویژه در مقابل درب ورودی دانشگاه صف درست کرده بودند، کیف دست این بود، رییس دانشگاه به ما گفت، بایستید. ما هم به سمت مسجد حرکت کردیم. دوباره گفت بایستید. حرکت کردیم انگار که به ما نمی گفت. برای بار سوم که این جمله را تکرار کرد آمد چنان با باتوم به دوست ما زد که کتابهایش روی زمین پخش شد. البته من از فرصت استفاده کردم و از آنجا دور شدم. گارد دانشگاه مقاومت مصالح را مقاومت مسلحانه خواند رییس جمهور یاد آورشد : سال 55، یکبار اعتصاب سراسری اتفاق افتاد و 14، 15 روزی طول کشید. طرح فریب برای گارد می گذاشتند بعد نقاط دیگر دانشگاه را به هم می زدند. ساعت 5 بعدازظهر در دانشکده ریاضی قرار داشتیم. وقتی بچه ها شعار دادند و شیشه ها را شکستند، گارد رسید و ما را محاصره کرد. من دویدم و فرار کردم بین درختهای محوطه و از کنار ما رد شدند. 5، 6 دقیقه بعد، وقتی بیرون آمدم یکی از این نیروها مرا دید، کتابهایم را برای بازرسی گرفت، آن موقع ما سال دوم بودیم و مقاومت مصالح داشتیم. کتاب مقاومت مصالح را مقاومت مسلحانه خواند. هرچه می گفتیم، متوجه نمی شد، تا یک نفر دیگر را خدا رساند و اینها را برد و برایشان توضیح داد. اجرای دعای وحدت و حمله گارد دانشگاه وی افزود: خاطرات فراوانی دارم که می ریختند و با همین باتومها می زدند. یکبار جلوی مسجد مراسم نماز جماعت و دعا داشتیم و بین نماز، فقط دعای وحدت خوانده شد. بلافاصله نیروهای گارد ویژه، دانشگاه را تخلیه و این جمع را محاصره کردند. نماز که تمام شد، کوچه ای باز کردند که از آن بیرون بیاییم. من قرار شد جزء آخرین نفرات بیرون بیایم که تعدادی از خواهران عبور کنند، بعد ما خارج شویم. در حال خروج از این کوچه بودیم که رئیس گارد فرمان حمله داد و آنچنان با باتوم زدند که باتوم با برخورد با پای یکی از این خانمها شکست. ما از آن فضا به لطف شهدا، انقلاب و امام به اینجا رسیدیم که البته نقطه آرمانی ما نیست. برخورد تحقیر آمیز با اساتید وی یاد آورشد : نوع برخورد با اساتید، چنان تحقیرآمیز بود که اساتید نمی توانستند حتی نسبت به وضعیت دانشگاه و علم، کوچکترین مطلبی بیان کنند. اما به لطف الهی اکنون در این نقطه هستیم. احمدینژاد همچنین در جمع دانشجویان دانشگاه امیر کبیر گفت: شعار همه دانشجویان و افتخار آنها این است که دیکتاتوری را در هر لباسی میشناسد و سرکوب میکند و امروز هم بزرگترین دیکتاتوری آمریکا است که لباس حقوق بشر بر تن کرده است. وی یکی از خصلتهای دانشجویان حقیقتجو بودن و دارای منطق دانست و اظهار داشت: از سال 54دانشجویانی که طرفدار حق و آزادی و عدالت بودند، همواره منطقی، متین و آگاه بودند. جنبش دانشجویی ایران بیدار، پویا، بالنده وی جنبش دانشجویی ایران را بیدار، پویا و بالنده دانست و با بیان این که یکی از ویژگیهای این جنبش صداقت و اخلاق است، تصریح کرد: از سال 54 که وارد دانشگاه شدم همواره از فعالین جنبش دانشجویی بودم، اما کسانی که حنجرههای خود را علیه آمریکا پاره میکردند به محض آنکه به نان و نوایی رسیدند، به ملت پشت کردند که جریانات وابسته به لیبرالها، مارکسیستها و منافقین همه این گونه بودند و دانشجویان مسلمان را به ساواک لو میدادند تا رها شوند. ما دیکتاتوری را چشیده ایم احمدینژاد ادامه داد:ما دیکتاتوری را چشیدهایم و برای از بین رفتن آن انقلاب کردهایم و بدانید تا هزار سال دیگر هم هیچکس حتی به نام آزادی نمیتواند در این کشور دیکتاتوری برپا کند، چرا که تن ملت ما زخمی از گروهکهای وابسته به آمریکا و شوروی است. قبل از انقلاب 70 گروه سیاسی در دانشگاه ما فعالیت میکردند که هر کدام وابسته به یکی از احزاب بیرون دانشگاه بودند،که تجربه نشان داده احزاب به دانشگاه فقط نگاه ابزاری دارند